یک روز میآیی که من دیگر دچارت نیستم | افشین یداللهی
یک روز میآیی که من دیگر دچارت نیستم از صبر لبریزم ولی چشمانتظارت نیستم یک روز میآیی که من نه عقل دارم نه جنون نه شک به چیزی نه یقین ، مست و خمارت نیستم شبزنده داری میکنی ، تا صبح زاری میکنی تو بیقراری میکنی ، من بیقرارت نیستم پاییز تو سر میرسد ؛…